راهاندازی یک کسب و کار نه تنها به شما امکان میدهد تا به عنوان یک فرد خلاق و کارآفرین، به ارزش های خودتان پی ببرید، بلکه به توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز کمک میکند. اما به راستی تعریف کسب و کار چیست و چطور باید برای راه اندازی یک کسب و کار اقدام کنیم؟ آیا با بیزینس پلن یا انواع مدل های کسب وکار آشنایی دارید؟
راهاندازی کسب و کارها اهمیت بسیاری در زندگی افراد دارد. برخلاف کارمندی که تحت تاثیر ساعت کاری ثابت، درآمد محدود و وابسته بودن به افراد دیگر قرار میگیرد، راهاندازی کسب و کار به شما این امکان را میدهد که خودتان برنامهریزی کنید، خلاقیت تان را به کار بگیرید و به عنوان صاحب کسب و کار به بهترین خود تبدیل شده و به هدفهای مالی خود دست پیدا کنید. درواقع با رشد و توسعه کسب و کارتان، میتوانید درآمد خود را افزایش داده و به ثروت برسید.
اگر شما هم دارای ایدههای نوآورانه و خلاقانه هستید و میخواهید گامی مهم در راستای دستیابی به آرزوها و اهدافتان بردارید، در این مقاله با ما همراه باشید تا بدانید مفهوم کسب و کار چیست و با اهداف و انواع مدل های یک بیزینس پلن آشنا شوید.
کسب و کار چیست؟
در واقعیت کسب و کار تعریف دقیقی ندارد چرا که ساخته ذهن بشر است و هر شخصی بر اساس تفکر و منطق خود، ممکن است تعاریف مختلفی برای آن به کار برد. اما شاید بهتر باشد ما هم از همان تعریفی که اکثریت مردم درباره کسب وکار قبول دارند و در منابع معتبر هم گفته شده استفاده کنیم. دیکشنری کسبوکار لانگمن (Longman Business English Dictionary)، این تعریف را بیان میکند:
کسب و کار (Business)، فعالیتی برای امرار معاش یا کسب درآمد از تولید، یا خرید و فروش محصولات (مانند کالاها و خدمات) است.
به زبان ساده تر: کسب و کار، عبارت است از فرایندی که افراد با قدرت خلاقیت و کارآفرینی خود، فرصتهای تجاری را از طریق راه اندازی شرکتهای مختلف خلق میکنند که علاوه بر ایجاد اشتغال، می توانند خدمات و محصولات متنوعی را به جامعه هدف خود (مشتریان) ارائه دهند.
کسب و کارها نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی جوامع و کشورها دارند. با ایجاد اشتغال، کسب و کارها به رونق اقتصادی کمک میکنند و زمینه ساز توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند. همچنین، از طریق ارائه محصولات و خدمات متنوع، کسب و کارها در بالندگی فرهنگی و استفاده از نقش فناوری در میان مردم نیز سهم بزرگی دارند.
تعریف کسب و کار در کارآفرینی
کسب و کار در حوزه کارآفرینی به فعالیتهایی اطلاق میشود که به منظور ایجاد و توسعه یک واحد تجاری با هدف ارائه محصولات و خدمات در بازار صورت میگیرد. کارآفرینان در فرایند کسب و کار، با شناسایی فرصتهای بازار، تحلیل رقابت، بررسی نیازها و مشکلات مشتریان، طراحی مدل کسب و کار و برنامهریزی استراتژیک، تلاش میکنند تا یک شرکت پایدار و موفق راهاندازی کنند. در واقع کارآفرینان به دنبال ارزشآفرینی هستند، ایجاد ارزش برای خود، مشتریان، جامعه و سایر ذینفعان.
هدف شما از راهاندازی کسبوکار چیست؟ پول؟ شهرت؟ آزادی شخصی؟ ارضای نفس؟ درآمد بازنشستگی؟ ناتوانی در استخدام مجدد یا بازآموزی؟ راحتنبودن با سازمانهای بزرگتر؟
اگر کسی از شما بپرسد که چرا برای خودتان وارد تجارت میشوید، چه میگویید؟ آیا اهداف کسبوکار خود را تعیین کردهاید؟
اغلب کسبوکارهایی که در بازار فعالیت دارند از اهداف مشابه هم پیروی میکنند. شما برای چه هدفی این مطلب را مطالعه میکنید؟
بله؛ شما احتمالاً برای دانستن نحوه شروع یک کسبوکار هدفمند و موفقیت در کسبوکار، مشغول مطالعه این مقاله هستید.
این مسئله دقیقاً یکی از مهمترین اهداف و دلایلی است که یک کارآفرین کسبوکار خود را در راستای آن راهاندازی میکند و انتظار دارد که بهواسطهٔ این کسبوکار، یکی از خواستههای خود یعنی موفقیت را محقق سازد.
هدف از راهاندازی کسبوکار چیست؟
وقتی سوال هدف شما از راهاندازی کسبوکار چیست به میان میآید، بسیاری از افراد، تعیین اهداف بلندمدت بهعنوان اهداف کسبوکار خود را روشی برای نشاندادن انتظارات و خواستههای خود بهشکل ملموس میدانند.
در اینجا اهداف کسبوکار را به ۳ دسته کلی تقسیمبندی شدهاند. اهداف کسبوکار ممکن است از نوع اقتصادی یا مالی، شخصی یا بازنشستگی باشند.
در ادامه هر یک از این موارد را به تفصیل بررسی خواهیم کرد.
همچنین باید به خاطر داشته باشید که اگرچه داشتن اهداف کسبوکار بلندمدت، مانند راهاندازی کسبوکار و کمک به رشد آن خوب است، اما باید اهداف کوتاهمدتی را نیز در رابطه با شکلگیری کسبوکار خود تعیین کنید.
اهداف کسبوکار کوتاهمدت شما باید واقعبینانه و قابل دستیابی باشند. بعد از تعیین هدف از راهاندازی کسبوکار، باید مراحل شروع کار را طی کرد:
- انتخاب نام مناسب برای کسبوکار
- اخذ جواز کسب یا مجوز
- پیدا کردن یک مشاور خوب برای بیزنسهای کوچک
- ایجاد حساب بانکی تجاری
از نظر روانی در ماههای پرهرجومرج اول کار، مهم است که بتوانید احساس کنید در حال پیشرفت هستید. اهداف کسبوکار کوتاهمدت میتوانند به شما در دستیابی به پیروزیهای کوچک اما حیاتی کمک کنند.
چرا اهداف تجاری مهم هستند؟
ایجاد یک هدف تجاری قوی برای سازمان شما مهم است زیرا:
- کارکنان را روی رشد متمرکز نگه می دارد
- عناصر کلیدی کسب و کار را تقویت می کند
- شما و/یا تیم را به سمت یک هدف تشویق می کند
- به ساختاردهی وظایف و مسئولیت ها کمک می کند
- می تواند سهم بازار شما را افزایش دهد
- همکاری و همکاری تیمی را تحریک می کند
- روابط کاری بهتری ایجاد می کند
- می تواند کنترل هزینه و بودجه بندی بهتر را ترویج کند
اهداف اقتصادی
هدف از راهاندازی کسبوکار ممکن است اقتصادی باشد. اهداف کسبوکار از نوع اقتصادی باعث موفقیت مالی میشوند. بدیهی است که شما میخواهید کسبوکارتان موفقیتآمیز باشد. چگونگی تعریف موفقیت به تعدادی از عوامل شخصی بستگی دارد.
با فرض اینکه برای مدتی بهعنوان نیروی کار مشغول بهکار بودهاید، میدانید که با درآمد فعلیتان چه نوع سبک زندگی را میتوانید تحمل کنید. اگر مانند اکثر مردم هستید، احتمالا دوست دارید درآمد بیشتری کسب کنید.
بسیاری از مردم تصور میکنند که خوداشتغالی راهی برای رسیدن به این هدف است و جواب سوال هدف شما از راهاندازی کسبوکار چیست آنها، رسیدن به خوداشتغالی است.
گاهی اوقات، فشارهای اقتصادی هستند که باعث میشوند فرد به فکر راهاندازی یک کسبوکار جدید بیافتد؛ در این صورت فرد ممکن است هر کدام از دلایل زیر را بهعنوان یکی از اهداف کسبوکار خود در نظر بگیرید:
- افزایش درآمد: برخی افراد بر این باورند که کارکردن بهعنوان کارمند در یک محیط شرکتی پتانسیل درآمد آنها را محدود میکند و هدف از راهاندازی کسبوکار برای آنها بهدست آوردن پولی است که احساس میکنند سزاوار آن هستند.
- جایگزینی درآمد: درآمد برخی از افراد کوچک شده است و باید درآمد ازدسترفتهٔ خود را جایگزین کنند و بهدنبال راههای درآمدی جدید باشند.
- درآمد مکمل: تغییر شرایط خانوادگی ممکن است باعث شود که شما به منبع دوم درآمد نیاز داشته باشید که در این صورت کسبوکار شما به یک تجارت و بیزنس پارهوقت تبدیل میشود.
هدف از راهاندازی کسبوکار در اینگونه مواقع، رسیدن به یک درآمد مکمل است.
هنگام تعیین اهداف اقتصادی و پاسخ به سوال فوق، به یاد داشته باشید که بیشتر کسبوکارها فوراً برای مالک سود تولید نمیکنند.
در مورد اینکه چقدر طول میکشد تا کسبوکار جدید شما به منبع درآمدی ثابت و مطمئن تبدیل شود، واقعبین باشید.
همچنین، برای تعیین مدت زمانی که میتوانید با کسبوکار جدید خود که با ضرر کار میکند، همچنان هزینهها را پوشش دهید و به کار ادامه دهید، واقعبین باشید.
اهداف شخصی
اهداف شخصی موفقیت را ارزشمند میکنند. پول تمام داستان نیست، حداقل برای اکثر مردم رضایت خاصی در اینکه «کار را خودشان انجام دهند» وجود دارد که ممکن است سطح آن قابلسنجش نباشد، اما مهم است.
دلایل معمولی که افراد در جواب سوال هدف شما از راهاندازی کسبوکار چیست خواهند گفت عبارتند از:
- آزادی
برخی از افراد دوست ندارند برای دیگران کار کنند و آزادی تصمیمگیری را میخواهند.
هدف از راهاندازی کسبوکار، داشتن کسبوکار شخصی است؛ زیرا آن را راهی برای دستیابی به آزادی شخصی در سطوح مختلف میدانند.
- تغییر شغل
اکثر افراد در طول زندگی خود چندینبار شغل یا حتی کسبوکار خود را تغییر میدهند.
گاهی اوقات این کار را با انتخاب خود انجام میدهند. گاهی نیز به دلایل مختلف برخی مشاغل موجود بهسادگی ناپدید میشوند؛ بنابراین هدف از راهاندازی کسبوکار برای این دسته از افراد تغییر شغل است.
- رضایت شغلی
برخی افراد احساس میکنند در شغلی گرفتار شدهاند که از آن لذت نمیبرند و میخواهند فرصتی برای کار در شغلی که به نظرشان جالبتر است، داشته باشند.
- به رسمیت شناخت شدن
متخصص یا صاحب اختیار بودن در زمینهای خاص برای بسیاری از افراد مهم است.
آنها نمیخواهند فقط یک کسبوکار شروع کنند؛ بلکه هدف از راهاندازی کسبوکار برای آنها این است که میخواهند بهواسطهٔ کیفیت کار و تخصص خود شناخته شوند.
- انعطافپذیری
برخی از افراد خواهان آزادی برای برآوردن نیازهای شخصی خود مانند کار در فضای باز، حفظ ساعات نامنظم، داشتن تعطیلات فصلی و غیره هستند.
- مسئولیت
برخی از افراد در محیط شرکتی احساس گمشدن میکنند و میخواهند این شانس را داشته باشند تا در زمینهٔ انتخابی خود نقش بزرگتری ایفا کنند.
- رشد حرفهای
برخی افراد بر این باورند که ایدههای آنها نادیده گرفته میشود یا از وجود آنها در یک محیط شرکتی بهدرستی استفاده نمیشود.
در این مورد، هدف از راهاندازی کسبوکار برای این دسته افراد این است که میخواهند فرصتی برای انجام کار به روش خود داشته باشند.
- مزایا و امنیت
با توجه به اینکه شرکتها بهدنبال راههایی برای کنترل هزینهها هستند، مزایایی که به کارکنان ارائه میشود مانند گذشته زیاد نیست.
بسیاری از افراد احساس میکنند که مزایای سنتی کار برای یک کارفرمای بزرگ از بین رفته است.
برنامههای بازنشستگی مزایای کمتری دارند، برنامههای سلامت شرکتی هر ساله هزینه بیشتری برای کارکنان دارد و امنیت شغلی کارمندان شرکتی که زمانی از آن لذت میبردند، بسیار کاهش یافته است.
بنابراین برای این دسته افراد هدف از راهاندازی کسبوکار رسیدن به مزایا و امنیت شغلی مدنظر است.
- اشتغالزایی
یکی از اهداف مهم کسب و کارها، ایجاد اشتغال و فراهم نمودن فرصتهای شغلی برای جامعه است. با استفاده از منابع انسانی، کسب و کارها امکان استفاده از نیروی کار را خواهند داشت و به کاهش بیکاری و بهبود شرایط اقتصادی جامعه کمک میکنند.
اهداف بازنشستگی
اهداف بازنشستگی از آینده شما محافظت میکنند. بیشتر مردم منتظر زمانی هستند که بتوانند بدون نیاز به کار کردن، استراحت کنند و از زندگی خود لذت ببرند!
فرصت انجام کاری که میخواهید در زمانی که میخواهید، انگیزهای قوی و همچنین یکی از پاسخهای هدف شما از راهاندازی کسبوکار است. مسلماً، برخی افراد به دلیل لذتبردن از کارکردن، بازنشستگی را انتخاب نمیکنند.
در واقع، بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک موفق تا دهۀ ۷۰ و ۸۰ زندگی خود کار میکنند؛ با این حال، اکثریت قریب به اتفاق افراد مشتاقانه منتظر بازنشستگی هستند. برخی تلاش میکنند تا بازنشستگی زودتر برایشان اتفاق بیفتد.
هر کسی که با یک برنامهریز مالیِ شخصی صحبت کرده است، میداند که بازنشستگی و زندگی راحت به پول زیادی نیاز دارد.
بسیاری از مردم بر این باورند که اگر مسئول منبع درآمد خود باشند، میتوانند کار بهتری را انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که پول کافی برای بازنشستگی خواهند داشت.
در واقع هدف آنها از راهاندازی کسبوکار، تأمین هزینههای دوران بازنشستگی است!
علاوهبر این، یک کسبوکار کوچک موفق میتواند چیزی بیش از صرفهجویی درآمد ثابت برای آینده فراهم کند.
قبل از بازنشستگی، ممکن است بتوانید کسبوکار پر رونق خود را در مقابل سودی خوب بفروشید یا منافع مالکیت خود را به دیگران بفروشید؛ آنها نیز زمانی که شما سهم سود خود را بهدست میآورید، کسبوکار را اداره کرده و کسبوکار پرسود شما رونق پیدا میکند.
آشنایی با انواع کسب و کار
کسب و کارها میتوانند در صنایع و بخشهای مختلفی فعالیت کنند. در ادامه، شما را انواع کسب و کار آشنا خواهیم کرد :
کسب و کار خدماتی
این نوع کسب و کار شامل ارائه خدمات به مشتریان است. مثالهایی از کسب و کارهای خدماتی شامل مشاوره، حسابداری، وکالت، خدمات IT، طراحی و چاپ گرافیکی، خدمات رستوران و هتل میباشند.
کسب و کار تولیدی
در این نوع کسب و کارها، محصولات فیزیکی تولید میشوند. مثالهایی از این نوع کسب و کارها شامل تولیدات کارخانهای، تولید محصولات مصرفی، تولید مواد غذایی، تولید لباس و پوشاک و تولید ماشینآلات صنعتی است.
کسب و کار خردهفروشی
این نوع کسب و کارها محصولات خود را به مشتریان نهایی (مصرف کننده) می فروشند و درواقع به صورت خردهفروشی عمل میکنند. مثالهایی از این نوع کسب و کارها شامل فروشگاههای زنجیره ای، فروشگاههای آنلاین و فروشگاههای محلی هستند.
کسب و کار اینترنتی (آنلاین)
با رشد فناوری و اینترنت، کسب و کارهای آنلاین و اینترنتی نیز بسیار رایج شدهاند. این نوع کسب و کارها شامل فروشگاههای آنلاین، خدمات وب، تبلیغات آنلاین، بازاریابی دیجیتال، تولید محتوا و نرمافزارهای مبتنی بر وب میباشند.
۴-۲-۱- تفاوت كسب و كار اينترنتي با تجارت الكترونيكي
بسياري از افراد، كسب و كار اينترنتي (E-Business) را با تجارت الكترونيكي (E-Commerce) اشتباه مي گيرند در حاليكه اين دو مبحث با يكديگر متفاوتند. به عبارتي E-Business به مجموعه فعاليتهاي مربوط به كسب و كار از جمله مباحث بازاريابي، مالي، خريد و فروش، ارتباط با مشتريان، خدمات پس از فروش، همكاري با سرمايه گذاران و… كه از طريق شبكه اينترنت انجام ميگيرد اطلاق ميشود در حاليكه E-Commerce تنها شامل مسائل مربوط به خريد و فروش از اينترنت مي باشد و خود، زيرمجموعه اي از E-Business است.
۴-۲-۲– انواع كسب و كارهاي اينترنتي
امروزه، كسب و كارهاي اينترنتي بسيار متنوعند. اما به طور كلي آنها را ميتوان آنها به ۱۰ گروه عمده تقسيم بندي كرد:
- ايجاد اجتماعات آنلاين
- خريد، فروش و حراج كالاهاي مختلف
- تبليغات اينترنتي
- ارائه خدمات تخصصي به ديگران
- ايجاد امپراطوري اطلاعات، اخبار و آموزش
- تهيه و ارائه نرم افزارهاي مختلف
- چند رسانه اي يا مالتي مديا
- پيوستن به شبكه هاي واسطه گري
- خدمات مربوط به ايميل
- سرمايه گذاري مشترك
کسب و کار خانگی
این نوع کسب و کارها در محیط خانگی و توسط افرادی که در خانه خود کسب و کاری راه اندازی کرده اند، اداره میشوند. مثالهایی از کسب و کارهای خانگی شامل طراحی و دوخت لباس، تولید غذاهای خانگی، طراحی و ساخت صنایع دستی و محصولات هنری میباشند.
کسب و کار بینالمللی
در این نوع کسب و کارها، فعالیت آنها در مقیاس بینالمللی صورت میگیرد. شرکتهای بینالمللی تجارت جهانی، صادرات و واردات، مشارکت در بازارهای خارجی و تشکیل شراکتهای بینالمللی را میتوان به عنوان مثالها برد.
طرح کسب و کار یا بیزینس پلن چیست؟
طرح کسب و کار یا بیزینس پلن (Business Plan)، یک سند استراتژیک است که برای شرح و برنامهریزی کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. این سند شامل اهداف، استراتژیها، نحوه تجارت، تحلیل بازار، محصولات و خدمات، مدل تجاری، ساختار سازمانی، تجزیه و تحلیل مالی و سایر جزئیات مرتبط با کسب و کار است. بیزینس پلن در بسیاری از موارد برای رسیدن به موفقیت و رشد پایدار در کسب و کار بسیار اهمیت دارد.
چرا اهداف کسبوکار مهم هستند؟
پاسخ دقیق به سوال هدف شما از راهاندازی کسبوکار چیست مهم است؛ زیرا آنها تقریباً بر هر کاری که شما انجام میدهید در حین برنامهریزی، شروع و اداره کسبوکارتان تأثیر میگذارند.
اهداف کسبوکار نهتنها مقصدی هستند که کسبوکار شما به سمت آن حرکت میکند؛ بلکه همچنین خطوط سفیدی هستند که شما را در جاده نگه میدارند.
برای مثال، شما شغلی دارید که سالانه برای شما حقوق قابلتوجهی به اندازه ۱۰۰ میلیون تومان فراهم میآورد. شما از شغل خود متنفرید و آرزوی ترک آن را دارید.
از طرفی شما ایدهای برای یک کسبوکار کوچک دارید که شامل خدماترسانی به بازاری کوچک است و هدف خود را تعیین میکنید که ظرف ۵ سال بهعنوان متخصص در آن حوزهٔ خاص شناخته شوید.
شما ایده خود را تجزیهوتحلیل میکنید و متوجه میشوید در حالی که هیچکس دیگری به آن بازار خدمات نمیدهد، بازار کوچک است و به احتمال زیاد حداقل در ۳ سال اول بیش از ۷۰ میلیون تومان درآمد ندارید.
با این حال، متوجه میشوید که چون کسبوکار شما منحصربهفرد است و شانس شما برای تبدیل شدن به یک متخصص شناختهشده خوب است و پس از گذشت ۳ سال اول، پتانسیل درآمد بسیار بیشتری خواهید داشت.
علیرغم کاهش درآمد موردانتظار برای ۳ سال، شما تصمیم میگیرید که ارزش پیشنهادی کسبوکار شما چیست و آن را آغاز خواهید کرد.
اهداف کسبوکار تقریباً در هر تصمیمی که در طول مسیر میگیرید، از نحوۀ ساختار کسبوکار شما و استخدام کارمندان گرفته تا نحوه فروش و بازاریابی محصول یا خدمات، نقش برجستهای دارند.
بهعنوان مثال، فقط تعیین اینکه میخواهید حرفهٔ خود را تغییر دهید یا اینکه میخواهید رئیس خود باشید، کافی نیست! بلکه شما باید اهداف کسبوکار خاص خود را با کمّی کردن آنها توسعه دهید.
دستورالعملهای تعیین هدف برای صاحبان کسبوکار
کمّی کردن اهداف شما میتواند فرایندی طولانی باشد. قبل از اینکه برای تعیین اهداف خاص آماده شوید، باید اطلاعات بیشتری را جمعآوری کنید. در نهایت، احتمالاً میخواهید این اهداف را در قالب یک طرح کسبوکار در کنار هم قرار دهید.
با این حال، قبل از اینکه به بررسی روند بهدست آوردن این اطلاعات بپردازیم، بهتر است به برخی از دستورالعملهایی که باید هنگام تعیین کمیت اهداف خود رعایت کنید، نگاهی بیندازیم:
- باید خاص باشید
«اهداف کسبوکار را طوری تعیین کنید که بهراحتی قابل اندازهگیری باشند و در صورت امکان از اعداد بهعنوان هدف استفاده کنید.»
بهعنوان مثال، ممکن است هدف خود را از فروش کالاها یا خدمات در تعداد معینی از شهرستانها یا استانها، داشتن تعداد معینی کارمند یا رسیدن به سطح خاصی از فروش تعیین کنید.
این اعداد را به بازههای زمانی مشخص (در عرض ۶ ماه، ظرف ۲ سال، ظرف ۱۰ سال و غیره) گره بزنید.
- سعی کنید واقعبین باشید
داشتن انتظارات بالا عالی است؛ اما مطمئن شوید که اهداف کسبوکار معقول و بالقوهٔ قابل دستیابی را برای خود تعیین میکنید.
اگر در حال افتتاح یک فستفود هستید، ادعای اینکه میخواهید ظرف ۶ ماه از مکدونالد بزرگتر شوید، واقعبینانه نیست.
- پشتکار زیادی داشته باشید
برای راهاندازی کسبوکار، میتوانید واقعبین بوده و همچنان هدفگذاری بالایی داشته باشید. اهدافی را تعیین نکنید که خیلی راحت به دست میآیند. همچنین، حتماً برای خودتان اهداف کسبوکار کوتاهمدت و بلندمدت تعیین کنید.
فرض کنید که پس از ۶ ماه در کسبوکار، به تمام اهداف خود برسید؛ پس از آن چه؟
وقت و انرژی که صرف کسبوکار میکنید را کم نفروشید. اگر میخواهید در عرض ۲۰ سال از مکدونالد بزرگتر شوید، باید پشتکار داشته باشید و این هدف را دنبال کنید.
روی اهدافی که تعیین کردهاید ثابتقدم بمانید و مراقب تعیین ناخواسته اهداف متناقض باشید.
بهعنوان مثال، ممکن است هدف رسیدن به رشد سریع به اندازهای که بتوانید ۳ کارمند در عرض ۲ سال داشته باشید با هدف کسب مقدار مشخصی از پول مغایر باشد؛ زیرا هزینهٔ افزودن کارکنان، بهطور موقت درآمد شما را به زیر سطحِ مورد هدف کاهش خواهد داد.
داشتن هر ۲ هدف اشکالی ندارد. صرفا آگاه باشید که تضاد بالقوهای بین این ۲ وجود دارد؛ بنابراین اولویتها را در اهداف خود تعیین کنید تا بدانید کدام یک برای شما مهمتر است.
مدل SMART چیست؟
در تعیین استراتژی کسب و کار ابتدا باید اهداف کسب و کار مشخص شوند. یک هدف خوب باید پنج ویژگی داشته باشد که به صورت مخفف به SMART معروف است. مدل SMART استراتژی رسیدن به هر هدفی را ترسیم می کند. مدل اسمارت از پنج بخش تشکیل شده است.
- Specific : مشخص
- Measurable: قابل اندازه گیری
- Achievable : قابل دست یابی
- Realistic : واقع گرایانه
- Time limited : محدود به زمان مشخص
اجزای مدل اسمارت
۱٫ مشخص بودن هدف: دقیقا به چه چیزی می خواهید برسید؟
اولین بخش یا ویژگی یک هدف کسب و کار باید مشخص یا specific باشد. اینکه به طور کلی هدف کسب و کارمان را مشخص کنیم( مثلا کسب و کار من باید رشد کند یا سودآوری کسب و کارم را می خواهم افزایش دهم) یک هدف مشخص نیست. باید دقیقا این میزان سود و رشد مشخص باشد.
۲٫ قابل اندازه گیری بودن هدف: چطور متوجه می شوید که به هدفتان رسیده اید؟
دومین ویژگی یک هدف خوب در کسب و کار باید قابل اندازه گیری measurable باشد. در حقیقت هر موقع شما خواستید هدف خود را بسنجید باید بتوانید آن را اندازه گیری کنید و ببینید چقدر به هدفتان دست یافته اید. اگر شما موفق شدن یا برندشدن کسب و کارتان را به عنوان هدف مشخص کنید، از آنجایی که این هدف نه مشخص هست و نه قابل اندازه گیری نمی تواند هدف خوبی باشد. برای این هدف شما باید دقیقا مشخص کنید که سود کسب و کارتان را طی یک سال به چه عددی می خواهید برسانید و آن عدد قابل اندازه گیری خواهد بود.
۳٫ قابل دست یابی: آیا در توان شما هست که به آن برسید؟
سومین ویژگی برای هدف کسب و کار Achievable یا قابل دستیابی بودن آن هدف است. اگر شما هدفی را برای کسب و کار خود در نظر بگیرید که قابل دستیابی نباشد، ایمان به آن هدف محقق نخواهد شد. شما باید هدفی مشخص کنید که با پتانسیلی موجود و با تیم و تجهیزاتی که دارید، بتوانید به آن دست پیدا کنید.
این نکته را هم در نظر بگیرید: هدف باید انگیزاننده هم باشد. یعنی هدفی را برای خود تعیین نکنید که با تلاش عادی به آن دست پیدا کنید، بلکه با تلاش، برنامه ریزی و پیگیری مضاعف به آن دست یابید. در حقیقت باید نسبت به اعدای که قبلا آنها را به دست می آوردید بالاتر باشد که منجر به تلاش و انگیزه بیشتر شما گردد.
۴٫ واقع گرایانه: آیا هدف مورد نظرتان واقع گرایانه است؟
چهارمین ویژگی که یک هدف باید داشته باشد realistic یا واقع گرایانه بودن آن است، یعنی باید با شرایط محیطی، اقتصادی، سیاسی، شرایطی که آن صنعت دارد و واقعیت هایی که وجود دارد همخوانی داشته باشد.
۵٫ مشخص کردن زمان: دقیقا چه زمانی می خواهید به هدفتان برسید؟
پنجمین ویژگی که مهمترین بخش از یک هدف خوب محسوب می شود ویژگی time limited یا محدود به زمان بودن هدف است. هدف کسب و کار باید محدودیت زمانی داشته باشد، یعنی باید مشخص باشد که شما طی چه مدت زمانی قرار است به آن هدف دست پیدا کنید. به عنوان مثال دقیقا مشخص می کنید که طی یکسال به این عدد مشخص از سود باید برسید.
نتیجهگیری
برخی افراد در تعیین اهداف کسبوکار مشکل دارند؛ زیرا نمیدانند از کجا شروع کنند. اگر این مورد برای شما نیز صدق میکند، موارد و نکات گفتهشده در مقاله را امتحان کنید.
با هدفی شروع کنید که بهراحتی قابل اندازهگیری است. برای انجام محاسبات خود میتوانید با مقدار پولی که برای تأمین هزینههای اولیه زندگی خود نیاز دارید شروع کنید.
تنها زمانی که آن نیاز را برآورده کردید، میتوانید به دنبال اهداف دیگر باشید. حالا میتوانید جواب روشنتری به این سوال بدهید که دقیقاً هدف شما از راهاندازی کسبوکار چیست؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.