طوفان فکری فرآیند تفکر آزاد و تولید ایده است، فارغ از درگیر شدن با محدودیتهایی از قبیل “آیا این ایده خوب است یا بد؟ “اسلاتر و کوری ، ۲۰۰۳”
یکی از مهمترین مهارتهای بشر که میتواند تغییرات بزرگ و قابلملاحظهای پیرامون ما ایجاد نماید، خلاقیت و نوآوری است. تفکر خلاق، به معنای متفاوت نگریستن به مسائل و یافتن راهحلهایی کاملاً متفاوت است. شاید این موضوع که خلاقیت یک امر ضروری برای موفقیت کسبوکار، موفقیت فردی و در مقیاس کلانتر، موفقیت اجتماعی است، از سوی هر کسی قابل پذیرش باشد، اما مسئله مهم این است که چگونه باید خلاقیت را به فعل در آورد؟
آیا خلاقیت کاملاً ذاتی است، یا میتوان به طرق مختلف، تفکر خلاق را در افراد جاری و ساری نمود؟ حتی اگر این موضوع ممکن باشد، این پرسش به ذهن میرسد که چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ آیا تکنیک خاصی برای پرورش خلاقیت و استفاده از آن بهعنوان سلاحی قدرتمند و کارآمد وجود دارد؟
بررسیها نشان میدهد که روشهای مختلفی برای شکوفایی خلاقیت و نوآوری وجود دارد؛ از تکنیکهای فردی مانند شکوفه نیلوفر آبی (Lotus Blossom) و ابزار «Do It» گرفته، تا تکنیکهای گروهی نظیر دلفی (Delphi) و طوفان فکری (Brainstorming)، همگی به نحوی تلاش میکنند تا نگاه کاربر به محیط پیرامون و مفروضات ذهنی را تغییر داده و در نهایت، تفکر خلاق را جانشین تفکرات تک بعدی و بیحاصل نمایند. در این مقاله، از سلسله مقالات تکنیکهای خلاقیت، طوفان فکری را بهعنوان رایجترین و کاربردیترین ابزار خلاقیت مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار میدهیم.
طوفان فکری؛ ابزاری برای ایدهپردازی خلاقانه
خلاقیت، در مرزهای تاریکی متولد میشود؛ در انتهای بنبستها و آنجا که به نظر میرسد دیگر هیچ راهی وجود ندارد، این خلاقیت است که خود را نشان میدهد. گروهی از صاحبنظران، پیرامون رابطه نیاز و خلاقیت، معتقدند که برآورده شدن نیازها (در سطوح متفاوت)، شرطی ضروری برای پدیدار شدن آمال و آرزوهای جدید است. بهترین مثال، نیازهای اولیه انسان است: «فردی که تشنگی یا گرسنگی عرصه را بر وی تنگ کرده باشد، هیچگاه به فکر نیازهای متعالی و آرزوهایی همچون تأمین امکان ارتباط راه دور با دیگران یا مثلاً پرواز در آسمانها نیست». در مقابل، بسیاری دیگر معتقدند که نیاز و وجود یک مشکل، عامل کلیدی برای متولد شدن خلاقیت است. اختراعات کوچک و بزرگ که برای رفع نیازی بالفعل یا بالقوه توسعه یافتهاند، تأییدکننده این دیدگاه میباشند.نخستین مرحله از رفع یک نیاز و یا حل یک مشکل، یافتن ایدهای مناسب است. ایدهای متفاوت که برخلاف راهکارهای موجود، نگاهی متفاوت را به مشکل ابراز میکند و همین نگاه متفاوت، مفروضات سنتی و رایج را در هم شکسته و ایدهای متمایز را پدید میآورد. در نگاه اول، ممکن است چنین ایدهای، کاملاً احمقانه به نظر برسد. اما همین ایدههای احمقانه، سرمنشأ بسیاری از تحولات تاریخی در زندگی بشر شدهاند!
اگر خلاقیت را از منظر ایدهپروری و خلق نظرات جدید بنگریم، طوفان فکری یک ابزار بسیار مناسب برای دستیابی به این ایدهها است. همانطور که از نام این تکنیک بر میآید، هدف نهایی، تحریک مغز برای تفکر به شیوهای جدید است. شرکتکنندگان در جلسه طوفان فکری، با پاسخ دادن به یک سؤال یا مسئله خاص، پیشنهادها یا ایدههای خود را بدون پیشزمینه ذهنی یا تعمق زیاد، به سرعت و به شکل خودجوش بیان میکنند. این روش را میتوان نوعی تضارب آرا در محیطی آزاد و پویا دانست که منجر به تقویت ایدههای دیگر افراد هم میشود. بدیهی است که برای استفاده حداکثری از نتایج این تکنیک، میبایست از اقداماتی نظیر نقد، کوچک شمردن و مسخره کردن ایدهها و همچنین سانسور آنها پرهیز نمود. در مجموع، هدف از طوفان فکری، خلق بیشترین ایده در کوتاهترین زمان ممکن بوده و فرض بر این است که هرچه تعداد ایدههای ارائه شده بیشتر باشد، احتمال یافتن یک راهکار مؤثر و کارآمد، بیشتر خواهد بود.
چرا سازمانها به طوفان فکری احتیاج دارند؟
خلاقیت و نوآوری میتواند سازمانها را در محیط رقابتی امروز متمایز سازد. سازمانها برای باقی ماندن در این محیط به منابع شماره یک خود یعنی افراد تکیه میکنند.
برای اینکه کارکنان خلاق باشند، سازمان باید محیطی را ایجاد کند که خلاقیت را تحریک کرده و رفتارهایی را که همسو با ذهنی خلاق است، به نمایش گذارد و در این راستا از تکنیکهای متنوع بهره جوید.
یکی از این تکنیکها میتواند طوفان فکری (Brainstorm) باشد که نقش مهمی در فرآیند اجرایی تیم دارد زیرا در چرخه عمر یک پروژه، خلاقیت تیم، بارها در رویارویی با چالشها مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. طوفان فکری روشی است که میتواند خلاقیت افراد را متمرکز کند و به تیم در یافتن راهحلها کمک کند.
چرا طوفان فکری خوب است؟
در روش قدیمی، افراد با اعتمادبهنفس بالا بر اعضای ضعیفتر گروه تسلط مییابند و اعضایی که اعتمادبهنفس پائینی دارند، از بیان آزادانه واهمه دارند!
برخی دیگر نیز برای موافقت با نظرات گروه تحتفشار قرار میگیرند و یا به دلیل احترامی که برای افراد برتر و مسئول قائلاند، خود را کنار میکشند. به این صورت روش گروهی حل مشکل اغلب بینتیجه و غیر مؤثر خواهد بود.
اما در روش طوفان فکری چنین مسائلی وجود ندارد. همه در یک سطح هستند و همه آزادانه نظراتشان را میگویند و تازه تشویق هم میشوند. عدالت در این روش برقرار است!
طوفان فکری چهکاربردهایی دارد؟ کاربردهای بارش ذهنی
معمولاً در مراحل اولیه حل مسئله، طوفان فکری کاربرد بیشتری دارد. در مراحل اولیه ما به دنبال راههای مختلف حل مسئله هستیم. مثلاً تصور کنید قرار است در مورد یکی از پیشزمینههای استفاده از روش طوفان فکری تعریف روشن و واضح مسئله است. برای اینکه افراد شرکتکننده در این طوفان بتوانند به خوبی در ذهنشان تجزیهوتحلیل کنند، باید ابتدا بهصورت واضح مسئله را بدانند.
میتوانیم سه مثال برای کاربرد طوفان فکری بزنیم:
تیم مدیریت یک مجموعه آموزشی، از یک جلسه طوفان فکری برای جمعآوری نظرات در مورد اعتبار یک استراتژی آموزشی استفاده میکند.
گروهی از افراد که از ابزارهای هوای فشرده استفاده میکنند به دنبال ایدههایی برای کاهش نویز موجود در ابزارهای خود هستند.
گروهی از حسابداران از جلسه ایده پردازی استفاده میکنند تا راههایی برای کاهش پرداختهای مالیاتی بدون تخطی از قانون پیدا کنند.
تکنیک طوفان فکری در عمل
طوفان فکری، اولین بار توسط یک مدیر تبلیغاتی خلاق و خوشفکر آمریکایی، به نام «الکس آزبورن» (Alex Osborn) معرفی شد. وی در کتاب خود که تحت عنوان «Applied Imagination» انتشار یافته است، رویکردی ساده مبتنی بر «مشارکت افراد» و «تفکر غیرمستقیم» را مطرح نموده است. بر اساس این رویکرد، تمامی حاضران ترغیب شده تا به تولید ایدههایی بپردازند که حتی در ابتدا، ممکن است احمقانه به نظر بیایند. بیان بیپروای این ایدههای اولیه، همراه با کمی دستکاری و تغییر آنها، جرقههایی در ذهن سایرین پدید میآورد که در نهایت، راهکارهایی جدید برای حل مسئله معرفی میکند.
با وجود مزایای فراوان طوفان فکری و فرایند نسبتاً ساده و بیابهام آن، بسیاری از افراد و حتی کسبوکارها، نمیتوانند یک جلسه کارآمد طوفان فکری برگزار کنند و پس از چند تلاش ناموفق، احتمالاً به آن بهعنوان یک تکنیک مدیریتی به درد نخور و خیالبافانه مینگرند. این در حالی است که جلسات طوفان فکری، ظرافتهای خاص خود را داشته و بایستی با احاطه کامل به الزامات و پیشنیازها به استقبال اجرا و پیادهسازی آن برویم.
نخستین موضوع که بایستی به آن توجه شود، فضای جلسه و الزامات مرتبط با آن است. یک جلسه طوفان فکری، نیازمند یک تسهیلکننده یا مدیر جلسه و همچنین یک گزارشگر یا منشی جلسه است. فضای فیزیکی ساده و آرام (مثلاً اتاق جلسه مجزا، فضای آزاد و …)، برای مدتزمان حداقل ۲۰ تا ۳۰ دقیقه، از دیگر پارامترهای مهم در یک جلسه طوفان فکری به شمار میرود. برخی الزامات تجهیزاتی نیز میتواند به برگزاری هر چه بهتر جلسات کمک نماید که از آن جمله، میتوان به کارت یا برگههای یادداشت با رنگهای مختلف، ماژیک (جهت ثبت و خوشهبندی ایدهها)، نمودار گردش کار و لپتاپ یا پروژکتور (برای نمایش سؤالها) اشاره نمود.
موضوع بعدی، زمان و چرایی تشکیل جلسات طوفان فکری است. باید دقت داشت که جلسات طوفان فکری، نیاز چندانی به تجهیزات عجیب و غریب نداشته و فرآیندهای آمادهسازی آن، پیچیده نیست. این نه فقط یک مزیت که در واقع، ماهیت درونی این تکنیک است که اگر تحریف شود، تمامی مزایا را از بین خواهد برد. به عبارت دیگر، یک جلسه طوفان فکری را میتوان در کوتاهترین زمان و تنها با اختصاص یک جلسه کوتاه برگزار نمود. به محض پدیدار شدن مشکل و یا احساس نیاز به همفکری برای خلق ایدهای جدید، جلسه را میتوان به سرعت و بدون هیچ تشریفات خاصی برگزار کرده و در صورتیکه این کار را منوط به فرآیندهای زمانبر و کاغذبازیهای مرسوم در محیط کاری کنیم، عملاً به هیچ کاری نخواهد آمد. به یاد داشته باشید که برای خلق ایده، کافی است افراد از چهارچوبهای فکری خود رها شده و با فراغ بال و کاملاً آزادانه، به خلق و طرح ایدههای خود بپردازند.
رویکردهای برگزاری جلسات طوفان فکری را میتوان در دو گروه اصلی طبقهبندی نمود:
- طوفان فکری مجزا: برای غلبه بر یک مشکل یا چالش خاص، یک گروه از افراد موجود را دعوت نموده، تا پیشنهادات خود را ارائه نمایند. پس از گردآوری ایدههای ارائه شده طی فرآیند طوفان فکری، میتوان در صورت نیاز، آنها را خوشهبندی، اصلاح، اولویتبندی و استفاده نمود. در این روش، هیچ الزامی برای حضور شرکتکنندگان اولیه در فرآیندهای بعدی وجود نداشته و این افراد، بسته به کمیت و کیفیت ایدهها و تمایل خود برای مشارکت، میتوانند در جلسات بعدی نیز حضور داشته باشند.
- طوفان فکری ادامهدار (یک کارگاه متشکل از چند جلسه طوفان فکری): در این حالت، طی چندین جلسه مختلف، ایدهها ارائه شده و مورد بررسی قرار میگیرند. با توجه به اینکه قابلیت تجزیهوتحلیل و حتی گلچین نمودن ایدههای ارائه شده در جلسات پیشین وجود خواهد داشت، لذا به نظر میرسد که این روش، راهبرد مناسبی برای خلق ایدههای کارآمد باشد. علاوه بر این، در جلسات طوفان فکری ادامهدار، مشارکت افراد حاضر در جلسات بیشتر شده و به همین دلیل، حس مالکیت و تعهد آنها نسبت به مسئله طرح شده، افزایش مییابد.
بحث بعدی، فرآیند اجرای تکنیک طوفان فکری است؛ یک فرآیند استاندارد طوفان فکری، متشکل از مراحل زیر است:
۱. طرح سؤال و تعریف مسئله: در ابتدا لازم است تا مسئله را به خوبی تعریف کنیم. این کار، به حاضران کمک میکند تا ذهن خود را جهت ارائه ایدههای کارآمد و نوآورانه، سازماندهی نمایند. طرح یک سؤال خوب، جزئی جداییناپذیر و بسیار کلیدی از یک جلسه طوفان فکری مطلوب محسوب میشود. مسئله یا مشکل را در قالب یک سؤال و ترجیحاً با استفاده از ویدئو پروژکتور یا حتی یک تخته وایت بورد نمایش دهید. این کار، باعث میشود تا ذهن همه بر موضوع یاد شده متمرکز شده و هیچ انحرافی در خلال بحثها پدید نیاید. دقت کنید که طرح چندین پرسش طی یک جلسه، گیجکننده بوده و از کارآمدی جلسات میکاهد.
۲. انتخاب مکان مناسب: همانطور که اشاره شد، مکان برگزاری جلسات طوفان فکری، بسیار مهم است. توصیه میگردد که برای گروههایی کمتر از ۱۰ نفر، از یک مکان غیررسمی (مانند پارک، کارگاه تولید یا …) استفاده کرده و در صورتیکه تعداد نفرات بیشتر از ۱۰ نفر است، مکانی آرام و بی سروصدا را انتخاب کنید.
۳. اطلاعرسانی و دعوت از افراد: پیش از برگزاری جلسات طوفان فکری، از افراد مدنظرتان دعوت به عمل آورید. دقت کنید که در انتخاب افراد، تنها متخصصین و افراد خبره را در نظر نگیرید. حضور افراد مبتدی و حتی آنهایی که کمتر با حوزه مرتبط با مسئله آشنا هستند، میتواند نگاه متفاوت به سؤال و خلق ایدههای جدید را تضمین نماید. نگران بیکیفیت شدن ایدهها نباشید، اگر قرار بود صرفاً با نظرات متخصصین مسئله حل شود، دیگر نیازی به خلاقیت و جلسات طوفان فکری نبود!
۴. ایجاد جوی مناسب: بهتر است که آغاز جلسه را با فعالیتی الهامبخش تلفیق کنید. شکستن یخ جلسات و ایجاد فضایی دوستانه، میتواند ایدهپردازی و مشارکت افراد را بالا ببرد. پس سعی کنید تا داستانی جالب تعریف کرده و پس از همراه شدن افراد، موضوع را مطرح سازید.
۵. تشریح قوانین جلسه: نحوه برگزاری جلسه و قوانین آن را به حاضرین اعلام کنید. برای مثال، بر این نکته تأکید کنید که تمامی ایدهها، فارغ از خام یا منطقی بودن، مورد قبول هستند. روشن سازید که حتی یک ایده به ظاهر کوچک و احمقانه، جهشی خلاقانه را موجب میشود. شرکتکنندگان باید بدانند که ابراز ایدههای عجیب، نسبت به سکوت و عدم مشارکت، ارجح است.
۶. اخذ نظرات: جلسه، با تفکر و نوشتن ایدهها در واکنش به سؤال مطرح شده ادامه مییابد. چند دقیقه فرصت دهید تا همه نظراتشان را بیان کنند. از آنها بخواهید اولین فکرهایی که به ذهنشان خطور میکند را به زبان آورند. این کار، بایستی بدون تفکر زیاد، به سرعت و با صدای بلند انجام گیرد. در این مرحله، هیچکس حق انتقاد یا قضاوت در مورد ایدهها را ندارد. (برخی مواقع، ثبت نظرات از طریق برگه و خودکار، به افراد کمحرف و خجالتی کمک میکند تا آنها هم به سادگی وارد مباحثات شوند.)
۷. بحث و بررسی ایدهها: کل پاسخهای نوشته شده را جمعآوری نموده و آنها را برای حاضران بخوانید. در صورتیکه تعداد افراد حاضر در جلسه زیاد است، مروری اجمالی بر آنها داشته باشید. در پایان مرور ایدهها و ابراز نظرات دیگران، کمی سکوت کنید. با فروکش کردن جریان ایدهها و پس از سکوت پایانی، جمعبندی کرده و نظرات منتخب را بیان نمایید. خوشهبندی و پردازش ایدهها، آن هم به شکل فوری و در همان جلسه نخست، کمی بلندپروازانه است، اما اگر به آن رسیدید، یعنی جلسه طوفان فکری به بهترین شکل جواب داده است!
بایدها و نبایدهای طوفان فکری
طوفان فکری، به معنای ایدهپردازی فارغ از قضاوتهای رایج بوده که بیان پنهانترین لایههای فکری افراد در قالب نظرات خلاقانه و عجیب و غریب (حتی از نظر صاحب ایده) را فراهم مینماید. این کار، نیازمند مراعات قوانین نانوشتهای است که آنها را میتوان اصول زیربنایی طوفان فکری دانست. این قوانین به شرح زیر میباشند:
الف) هر ایدهای را که به ذهنتان میآید، بیان کنید.
ب) قضاوت، نقد و ارزیابی، بهویژه در مرحله بیان نظرات و ابراز ایدهها ممنوع است.
ج) هیچکس مالک ایدهاش نیست (ملاحظات فردی برای بیان انتقادات نسبت به یک ایده، مانند رودربایستی با صاحب ایده و یا اصرار بر کارا بودن آن از سوی صاحب ایده، موضوعیتی ندارد).
د) دامنه مسئله را بسیار محدود یا بسیار گسترده تعریف نکنید.
ه) صورت مسئله، باید کوتاه و شفاف باشد.
و) طوفان فکری، شامل دو مرحله اصلی تولید و ارزیابی ایده است. متأسفانه عموماً بر مرحله تولید ایده (آن هم به صورت ناقص) متمرکز شده و مرحله دوم مورد غفلت قرار میگیرد.
انواع روشهای طوفان فکری
الف) طوفان فکری ساکت:
اگرچه طوفان فکری یک ابزار فوقالعاده برای ایدهپردازی خلاقانه است، اما گاهی اوقات، جلسات برگزار شده تحت سلطه نفراتی خاص قرار میگیرد. استراتژی طوفان فکری ساکت، کمک میکند تا این صداهای غالب را کنترل نموده و از به حاشیه رفتن دیگران جلوگیری کنیم. در این استراتژی، کل جلسه با نوشتن ایدهها بر روی کارت یا برگه ادامه مییابد. حتی میتوان ابراز نظرات و بررسی ایدهها را هم به صورت مکتوب و در قالب نوشتن دورهای بر روی برگههای یادداشت و مرور آنها از سوی رئیس جلسه، پیش برد.
ب) طوفان فکری نوشتاری:
این روش، برای دریافت تعداد زیادی از ایدهها از گروههای کوچک حدوداً ۴ تا ۸ نفری مفید است. هر فرد با یک برگ کاغذ شروع میکند که روی آن مشکل نوشته شده است. سپس او ایده خود را مینویسد. این کاغذ، به فرد بعدی داده میشود تا او هم ایده خود را بر روی آن بنویسد. در ابتدا، هر فرد ایده نفر قبلی را خوانده و سپس ایده خود را نوشته یا نظر خود در مورد ایده فرد قبلی را بیان میدارد. این چرخه تکرار شده تا مشارکت به پایان برسد. خروجی، فهرستی متشکل از ایدههای متعدد و اصلاح شده خواهد بود.
پ) طوفان فکری ۵-۳-۶:
در این حالت، هر فرد در هر دور ایدهپردازی، میبایست ۳ ایده ارائه کند. عدد ۵ به مدتزمان لازم برای ارائه این ایدهها (۵ دقیقه) اشاره دارد و عدد ۶ نیز، تعداد نفرات عرضهکننده ایده را نشان میدهد. این تکنیک، بیشتر برای صرفهجویی در زمان و جلوگیری از سلطه یک یا دو فرد برجسته در جلسات طوفان فکری مورد استفاده قرار میگیرد.
ت) طوفان فکری گردشی:
در روش طوفان فکری نوبتی یا گردشی، همه باید اظهارنظر کنند. برای این کار، هر شرکتکننده ایدههای خود را نوشته و پس از یک زمان معین، به فرد کناری میدهد. ایده اضافه شده، میتواند بر اساس ایده قبلی یا کاملاً مستقل باشد. این روند تکرار میشود تا جایی که ایده دیگری مطرح نشده و طی یک دور کامل، ایدهها ثابت باقی بماند.
ث) طوفان فکری معکوس:
برخی اوقات، طوفان فکری استاندارد، شما را از مسیر اصلی منحرف نموده و حتی اتلاف زمان و منابع را در پی خواهد داشت. تکنیک طوفان فکری معکوس، میتواند راهکاری برای غلبه بر این چالش باشد. ابتدا هدف طوفان فکری خود را تعیین کرده و سپس با سؤالی در این مورد که چگونه میتوان کاری دقیقاً مخالف آن را انجام داد، جلسه را آغاز نمایید.
ج) طوفان فکری انفجار ستارهای:
بسیاری از افراد، سؤال پرسیدن را نسبت به ابراز ایده ترجیح میدهند. طوفان فکری پرسش محور، در همین راستا و با هدف مشارکت حداکثری افراد توسعه یافته است. این فرآیند، متشکل از یک ایده یا پیشنهاد جدید است که حاضران میبایست پرسشهایی را پیرامون آن جواب دهند. یک ستاره ترسیم کرده و ایده را در مرکز آن قرار دهید. حاضرین باید به پرسشهای «چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چه زمانی؟ چگونه؟» در ارتباط با ایده مذکور جواب دهند. در هر دور، پرسشهایی مطرح میشود که الهام گرفته از پاسخهای قبلی است.
چ) تکنیک گروه اسمی:
این تکنیک، بر مبنای روش طوفان فکری ساکت توسعه یافته است. حاضرین، ایدههایشان را به صورت مجزا و در سکوت، طی ۵ تا ۱۰ دقیقه مینویسند و سپس ایدهها به صورت نوبتی و گردشی، به اشتراک گذاشته میشوند. پس از ثبت تمامی ایدهها در دور اول، یک بحث گروهی شکل گرفته و در نهایت، از طریق رأیگیری، ایدهها رتبهبندی میشوند. در ادامه، ایدههای برتر برای طوفان فکری بیشتر، روی میز باقی میمانند. گفتنی است که تکنیک گروه اسمی، همانند سایر فعالیتهای تیم، نیازمند یک تسهیلکننده و مدیر جلسه مجرب و کارآزموده است و حتی آموزش روش به افراد، میتواند چندین جلسه به طول بینجامد.
ح) تکنیک طوفان نقش:
طوفان فکری، یک تکنیک کارآمد و در عین حال، با محدودیتهای اجرایی فراوان است. یکی از این محدودیتها، مناسب نبودن برای افراد با اعتماد نفس پایین است. از سوی دیگر، پس از طرح یک ایده به نسبت جالب، عمدتاً توجه افراد به آن جلب شده و ناخودآگاه سعی میکنند تا در مورد آن به ابراز نظر بپردازند. این امر، پیرامون ایدههای رد شده هم صادق است و حتی در صورت وجود مزایای پنهان، افراد برای آن ایده ارزشی قائل نمیشوند. باید توجه داشت که ممکن است پس از ادامه بحث و گفتگو، یک ایده رد شده مجدداً مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. در تکنیک طوفان نقش، حاضران خود را در نقش و کاراکترهای دیگری فرض میکنند. این کار، به شرکتکنندهها کمک میکند تا از زاویهای دیگر، موضوع را بررسی نموده و در دام قضاوتهای قبلی نیفتند.
در روشهای جدید طوفان فکری چه تغییراتی به وجود آمده است؟
روش طوفان فکری دچار تغییراتی شده است. همچنان این روند ادامه دارد. بیایید روشهای جدید را با روشهای قدیمی مقایسهای کوتاه کنیم:
طوفان فکری سنتی
روش سنتی طوفان فکری اینگونه است که گروهی از مردم در یک اتاق مینشینند و ایدههایی را که به ذهنشان خطور میکنند، فریاد میزنند. به آنها گفته میشود که اختیار از کف بدهند (یعنی خود را رها کنند) و هر ایدهای به نظرشان میرسد بگویند. به آنها اطمینان داده میشود که هیچکدام از حرفها و ایدههایشان مورد قضاوت قرار نخواهد گرفت.
این کمک میکند افراد آزاد باشند تا بدون احساس ناراحتی هرگونه ایدهای را بیان کنند. از میان بسیاری از ایدهها، ایدههای ارزشمندتر بیرون کشیده میشوند. به دلیل محیط تفکر آزاد، این نشست صمیمانه خواهد بود و ذهن افراد خالی میشود!
طوفان فکری مدرن
در مدلهای تازه، سناریوی طوفان فکری سنتی بسط داده میشود و کل فرآیند را آسانتر و مؤثرتر میسازد.
طوفان فکری پیشرفته، به طوفان فکری سنتی کمک میکند تا ایدههایی بهینهتر، کارآمدتر و مؤثرتر تولید شود.
در این روش اغلب مشکلات مربوط به طوفان فکری سنتی، در یک فرایند کارآمدتر حل میشود. در روش طوفان فکری پیشرفته، به افراد ابتدا یاد داده میشود که تفکر خلاقانه داشته باشند؛ بنابراین آنها فکرهایی که واقعاً کارآمد نیستند را دور میریزند و سعی میکنند خلاقانهترینهایشان را ارائه دهند.
جلسه طوفان فکری را چطور بهتر اداره کنیم؟
برای اداره یک جلسه طوفان فکری (یا همان بارش ذهنی)، مقالات زیادی نوشته شده است. بر خلاف تصور عموم، این جلسه باید در کمال نظم و آرامش انجام شود تا بهترین نتایج حاصل شود. برای افزایش اثربخشی جلسات طوفان فکری این چند مورد را رعایت کنید:
اگر جلسه طولانی شد، تعداد ایدهها را محدود کنید
مثلاً میتوانید تعداد ۱۰۰ یا ۲۰۰ ایده (متناسب با تعداد نفرات) سقف ارائه ایدهها بگذارید. این در صورتی است که وقت کافی نداشته باشید. درصورتیکه وقت کافی دارید، اجازه دهید ایدههای بیشتری مطرح شود.
این سقف شاید متناقض با خلاقیت به نظر برسد، اما ممکن است به خلق ایدههای بهتر و اولویتبندی ایدهها توسط شرکتکنندگان کمک کند.
دامنه مسئله را خیلی محدود تعریف نکنید
محدود کردن دامنه مسئله به محدود شدن ذهن افراد شرکتکننده میانجامد. وقتی مسئله محدود میشود، کسانی که در جلسه شرکت میکنند، بخشی از پاسخهایشان را به صورت ناخودآگاه از ذهن حذف میکنند. پاسخهایی که شاید حتی بهترین جواب برای حل مسئله بود. در چنین شرایطی قضاوت شخصی افراد در مورد ایدههایشان هم زیاد میشود و ممکن است از بیان نظراتشان ترس داشته باشند.
بهتر است صورتمسئله کوتاه باشد
در جمله بالا، صورتمسئله کوتاه است. هر چه تعریف صورتمسئله را طولانیتر کنید، احتمال اینکه روند ایده پردازی محدود شود افزایش مییابد. میتوانید برای صورتمسئله محدودیت تعریف کنید؛ مثلاً ۱۵ کاراکتر.
مطالعه موردی درمورد تکنیک طوفان فکری
گارتنر، از این تکنیک در یک کنفرانس فروش جهانی، با موفقیت استفاده کرد و راهکارهای خلاقانه برای این سؤال که “چگونه میتوان روند فروش را بهبود بخشید؟” بدست آورد.
در این تکنیک طوفان فکری، تقریبا ۶۰۰ نفر از فروشندگان که در ۱۰۰ گروه ۶ نفره قرار گرفته بودند، شرکت کردند.
هر نماینده فروش یک برگه کاغذ در اختیار داشت تا هر تعداد ایده که میتواند را در مدت زمان یک دقیقه بر روی آن یادداشت کند. سپس برگه خود را به فردی که سمت چپ او نشسته، میدهد و نفر بعدی نیز یک دقیقه فرصت داشت تا از ایدههای ایجاد شده توسط همسایه خود استفاده کند و ایده جدیدی را بر روی کاغذ بنویسند.
این فرآیند ۵ بار تکرار شد بهطوری که بعد از گذشت تنها شش دقیقه، هر فرد در هر گروه، ایدههایی جدید را به ایدههای ایجاد شده توسط افراد دیگر در گروه اضافه کرده بود.
سپس به هر گروه پنج دقیقه فرصت داده شد تا ده ایده برتر را انتخاب کنند. در پایان این مرحله، ۱۰۰۰ ایده وجود داشت! سپس گروهها در دستههای سهتایی قرار گرفتند تا ۱۰ ایده برتر هر سه گروه- یعنی ۳۰ ایده- را مرور کنند.
به هر گروه ۱۰ دقیقه فرصت داده شد تا ایدهها را مرور کرده و پنج ایده برتر را انتخاب کنند. تنها پس از ۲۱ دقیقه، تقریباً ۱۶۵ ایده عالی ایجاد شد.
در روز بعد، لیست ۱۶۵ ایده به کل تیمهای فروش نشان داده شد تا آنها بتوانند ایدههای تولید شده و نتایج تمرین طوفان فکری خود را مشاهده کنند.
به این ترتیب، هر شخص در فرآیند تصمیمگیری شرکت کرده بود و علاوهبر ایجاد حس تاثیرگذار بودن در آنها، احتمال حمایت و همکاری بیشترشان در زمان رویارویی با چالشها نیز وجود دhاشت.
در واقع، این نمونهای از چگونگی استفاده مؤثر از طوفان فکری برای مدیریت نتایج مهم در سازمان است.
سخن آخر
اکنون میتوانید با استفاده از تکنیک طوفان فکری باعث بروز خلاقیت و بهرهوری بیشتر در اعضای سازمان خود شوید، با چالشهای موجود راحت تر روبرو شوید، از بهترین ایدهها برای حل مسائل استفاده کنید، آنها را با موفقیت مدیریت کنید و پشت سر بگذارید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.